پرش به محتوا

درمان شناختی رفتاری برای نخستین بار در اواخر دهه 50 و دهه 60 میلادی و طی دو حرکت موازی توسط آلبرت الیس و آرون تی بک در امریکا آغاز شد. شکل گیری مدل شناختی اختلالاتی روانی در ذهن این دو نفر، فرایند سرخوردگی آنها از رویکردهای مسلط درمانی آن دوره بود این دو نفر که هر دو در مکتب روانکاوی آموزش دیده بودند خیلی زود دریافتند که باید به نحو دیگری به اختلالات روانی نگریست. در مدل شناختی اعتقاد بر این است که احساسات و رفتار انسان متاثر از شیوه تفکر و سبک پردازشی اطلاعات اوست. به بیان دیگر آدمها هرطور که فکر میکنند، همانطور احساس میکنند و رفتار آنها نیز متناسب با همان فکر و احساس است.

این ایده اگر چه ساده و بدیهی به نظر میرسد ولی زمانی که برای نخستین بار مطرح شد عملا با بدیهیات زمان خود، فاصله بسیار داشت. از نظر روان کاوان، ناهشیار فرمانروای روان محسوب میشد و پرداختن به افکار آگاهانه و هشیارانه کار ثمر بخشی به حساب نمی آمده، گروه دیگری از روانشناسان آن دوران نیز که پیرو مکتب رفتار گرایی بودند، اعتقاد داشتن که بدون باز کردن جعبه سیاه و بدون پرداختن به افکار، تنها با مطالعه همایندی موقعیت ها، رفتارها و پیامدها، میتوان اختلالات روانی را تبیین کرد. درمان شناختی رفتاری از ابتدای ظهور خود با چالش عظیم روبرو بود.

  • شناخت ها، رفتار و هیجان را تعیین میکنند، ولی در عین حال رفتارهای معیوب و هیجان های منفی خود باعث تشدید شناختهای منفی، تحریف شده و ناکارآمد میشوند.
  • نظام پردازشی اطلاعات میتواند در تمامی سطوح از جمله ادراک، توجه، حافظه و تعبیر و تفسیر دچار تحریف و سودمندی شود. ادراک محرکهای درونی و بیرونی تابع شرایط هیجانی فرد است.
  • اگر چه نظام پردازشی اطلاعات مستعد تحریف و سودمندی است، ولی به همان اندازه قابلیت اصلاح را نیز دارد. در واقع انسانها نه تنها فکر میکنند، بلکه به فکرهایشان فکر میکنند و به شیوه های فکر کردن درباره ی فکرهایشان نیز فکر میکنند. انسانها این توانایی را دارند که با پردازش اطلاعات به نحوه ی پردازش اطلاعات خود نیز توجه کرده و آنها را تغییر میدهند.
  • اصلاح تمام پردازش اطلاعات با روش رایج در علم انجام میشود و بیمار می آموزد که بر اساس فکرهایش فرضیه بسازد، ملاک عینی برای رد یا تاثیر فرضیه اش ابداع کند، به صورت عملی با جمع آوری شواهد رفتاری و ذهنی فرضیه را بیازماید و در صورت تایید نشدن، فرضیه را به گونه ای تعدیل کند که با شواهد موجود منطبق باشد.
  • رفتار و تغییرات آن یک مولفه بسیار مهم درمان شناختی رفتاری است اصولا نگاه شناختی رفتاری به درمان، نگاهی مهارت مدار است. درمان شامل تغییرات رفتار و تکرار آن درصد مهارت آموزی است.

مطالب مرتبط با نوشته

اشتراک گذاری

avatar

درباره دکتر شقایق بازرگان

روانشناس و روان درمان گر

کارشناس ارشد روانشناسی

دکترای تخصصی روانشناسی

عضو سازمان نظام روانشناسی

عضو انجمن روانشناسی ایران

مدرس دانشگاه

ارتباط با دکتـر

درباره دکتر شقایق بازرگان

روانشناس و روان درمان گر

کارشناس ارشد روانشناسی

دکترای تخصصی روانشناسی

عضو سازمان نظام روانشناسی

عضو انجمن روانشناسی ایران

مدرس دانشگاه

ارتباط با دکتـر